به نظرم اشتباه بزرگی بود نهاوندی به دانشگاه تهران رفت. دانشگاه
پهلوی از منش و نرمخویی و طرز فکر او شکل میپذیرفت؛ شیطان رجیم هم نمیتوانست
دانشگاه تهران را تغییر دهد یا اصلاح کند یا هرچه، تا اعتراض و تظاهرات
نکنند.
گمانم خواست خودش هم بود که به کاخهای قدرت نزدیک باشد، با این بلندپروازی
که صدراعظم شود ـــ عین برنامهٔ داریوش همایون.
زهی تصور باطل زهی خیال محال. محمدرضا انزلی
از آدمهایی که فکر کنند کتاب و کلاس و سواد در عالم سیاست مهم است منزجر
بود و شیشکی به عظمت مادرزاد خودش تلقی میکرد.
پس از او حتی اگر نهاوندی را شهربانو رئیسالوزرا میکرد تلقی شاه به
تیمسارهایش هم منتقل شده بود که «تا نباشد چوبِ تَر فرمان نبرد گاو و خر» و
برای ادارهٔ ایران آدم شلاقی لازم است نه شیربرنج.
اول آبان ۴۰۴
|