کشف دوبارهٔ‌هلی‌کفتر

بنگاه دویست‌سالهٔ فرهنگ لغت مِریام‌‌ــــ‌‌وبستر یکی از پرفروش‌ترین کتابهای آمریکا (و سنگین‌ترین کتاب در خانهٔ من با بیش از شش کیلو وزن) را پیوسته،‌ یعنی صبح تا شب پنج روز در هفته، ویرایش و پیرایش می‌کند.

 

در خبرنامهٔ تقریباً روزانه یا یک روز در میان M-W Word of the Day ویراستارانش مدام کلمات و اصطلاحات و ترکیبات زبان انگلیسی را می‌کاوند، ریشه و اشتقاق‌ها را زیر ذره‌بین می‌گذارند، پیشینهٔ کاربردها را از اعماق کتابها بیرون می‌کشند و مواردی از تغییر ظاهری یا دگرگونی معنایی لغات و ترکیبات و اصطلاحات به دست می‌دهند.  خبرنامه‌های هفتگی/ماهانه/سالانهٔ مِریام‌ــ‌وبستر  حاوی آماری‌اند از واژه‌های آن زبان که طی بازهٔ زمانی بیشترین توجه مراجعان آنلاین را به خود جلب کرده است.  برخی واژه‌ها زیرخاکی‌اند و عتیقه، و بعضی معنایی جدید در کاربردی اخیر یافته‌اند.

 

در هفتهٔ منتهی به ۲۴ مه/۴ خرداد جاری یکی از واژه‌هایی که توجه مخاطبان رسانه‌های انگلیسی‌زبان را به خود کشانده هلیکوپتر است.  در خبرنامهٔ‌ مِریام‌ــ‌وبستر توضیحی ندیدم که خلایق، لابد بزرگسالان اهل کتاب مرجع و دیکشنری و جستجو در اینترنت، چرا دنبال هلیکوپتر بگردند.  همین اندازه اشاره می‌کند نام این وسیله پس از سقوط منجر به مرگ یک زپریدنت‌الاسلام ایرانی در اخبار جهان متواتر شد.

 

با لغات جدید مشکلی از روی لجاج ندارم.  به نظرم پهپاد (یا پهباد) سر بزنگاه ساخته شد، با دو هجا توانست یازده هجای هواپیمای بدون سرنشینرا خیلی راحت از میدان به در کند، جایی برای اصل واژهٔ خارجی (درُن یا درُون drone به سکون دال) در نوشتار و گفتار خلایق نگذارد و حتی راه را باز کند برای شهپاد (شناور هدایت‌پذیر از دور).

 

اما با برابرهای محلی هلیکوپتر زیاد راحت نیستم.  بال آن معمولاً تک و در مواردی جفت و دوسویه در انتهای آن است.  دو یا چند پروانهٔ آن معادل ملخ یا تیغه‌های چرخندهٔ هواپیماست سوار بر محوری قائم یا عمود بر بدنهٔ‌ دستگاه (برخلاف هواپیما که محور ملخها در امتداد و هم‌جهت با بدنه است).

 

از این رو معادلهای بالگرد و چرخبال و غیره را نمی‌پسندم و به کار نبرده‌ام.  عجیب است که در ویکیپدیای فارسی مصادیق بال و چرخنده و ملخ و تیغه انگار با هم خلط شده باشند.  شاید هم خبرگان علم فیزیک با برداشت من موافق نباشند و آن ابزار و مفاهیم را حسب مورد و کاربرد، قابل جانشینی و/یا تجمیع بدانند.

 

نزد این کیبورد عجیب‌تر اینکه اصل کلمهٔ هلیکوپتر برگرفته از دو لغت یونانی heliko به معنی چرخنده، و pteron به معنی بال است. ناچارم اذعان کنم فرهیختگان تاجیکستان، برخلاف تصورم، از اطلاق و مصداق واژه‌سازی یونانی‌محور عدول نکرده‌اند.

 

باری، نخستین طرح به‌جامانده برای دستگاهی عمودپرواز، با هر اسمی، کار ذوفنون نابغهٔ علم و هنر، داوینچی در دههٔ ۱۴۸۰ در شهر میلان بود ـــــ دنبالهٔ آرزوی پرواز با نیروی ماهیچه‌های بدن انسان؛ در طرح لئوناردو نه یک تن بل چندین مرد، مانند پاروزنان یغور کشتیهای باستانی (پائین: مدل ساخته شده از طرح داوینچی، موزهٔ هانوور).

 

کمک نیرنگستان آریایی‌ــ‌‌اسلامی‌مان به تحقق ایدهٔ هلیکوپتر را می‌توان در آویزان‌کردن محکومان به شکنجه از سقف و کابل و شلاق‌زدن آنها همزمان با چرخش دَوَرانی دانست، موقعیتی که به جوجههم شهرت دارد.

 

یک پرسش در واقعهٔ انهدام زپریدنت‌الاسلام شمارهٔ بالگرد یا چرخبال او بود که رسماً شمارهٔ یک است اما عملاً در موقعیت دو پرواز می‌کند.  در نتیجه، وقتی گم‌وگور شد فوراً مشخص نبود چه شماره‌ای فرود آمده یا به لقاءالله متصل شده است.  حرف یک همراه را که می‌گوید در سومی بودیم یک مقام دیگر نقض کرده که نخیر، در اولی بودیم. شاید هم در هیچ کدام نبودند و زمین سفت را با توکل به آیت‌الکرسی رها نکردند به آسمان بروند. 

 

مناقشه بر سر شمارهٔ هلی‌کفتر سابقه دارد.  روایت کرده‌اند روزی وقتی چند هلیکوپتر از کاخ نیاوران به مهرآباد نزدیک می‌شدند خلبان پرندهٔ مقدم که ولیعهد در آن بود سفینه‌اش را شمارهٔ یک معرفی کرد اما شاه که در هلیکوپتر وسطی بود بیدرنگ روی خط آمد و آمرانه به برج مراقبت ندا داد ما شمارهٔ یکیم.

 

صاحبمنصبی حاضر در صحنه نوشته‌ است چند جملهٔ فنی برای کاستن از حساسیّت حکمران لازم بود تا متقاعد شود گرچه ذات ملوکانه همیشه و همواره و در همه جا شمارهٔ یک است، در این چند دقیقه فقط به منظور دقت در هدایت و ایمنی ناوبری به هر هلیکوپتری که زودتر رسیده باشد شمارهٔ یک می‌دهند.  ملکه هم در مقام مایملک ارباب البته در شمارهٔ سه.

۷ خرداد ۴۰۳

 

فهرست مشاهدات

 

 

صفحهٔ اول   كتاب  مقاله / گفتگو/ گفتار          لوح   فهرست مطالب   سرمقاله‌ها

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.