
گوسپندان
فروتن
پاسی
از شب گذشته با عدس پختهٔ دانهریز مزیّن به ادویهٔ
ژاپنی و فلفل سیاه و گلپر و روغن زیتون
اعلا
و آب
لیموی جهرم و هاینکن صفر درصد که از طعم مطبوع رازیانه تهی نیست
از خویش پذیرایی میکنم.
روزگاری چنین اسنَک سادهٔ مطبوعی (بدون ادویهٔ ژاپنی) در بیستروهای بیدنگوفنگ
خیابانهای روبهروی
دانشگاه و چند کافهٔ کوچولوی تقاطع تخت جمشید و وصال شیرازی همراه زبان
گوسفند و تگری سِرْو میکردند.
الان
هم لابد جاهایی عدسی میفروشند
(سر میز بوفهٔ یک هتل بزرگ ایران کنار ظرف عدسی نوشته بودند
Lens.
ایوَل به مترجم گوگل).
اما با مخلّفات
متنوع در سطح رستوران بالای متوسط است نه بیستروی دانشجویی با
چهارپایه به جای صندلی
(زبان پخته ۵۰ ریال معادل
دوسوم دلار؛ امروز نپختهٔ آن بیش از
دویست هزار تومن،
نزدیک سه دلار).
و
یادم افتاد به چندین پیکان زهرآگین مستر زردک
به طرف هُمالغالبون
و هُمالسارقون/اولئک
گانگسترون
ِمیهن آریاییـاسلامیمان
و پاسخ همتای ایرانیاش که یانکی هجاگو را
به
«خورد و خوراک معلوم»
نظام ارجاع داد (لابد چیزی شبیه شام ضدکلسترول من) و
«از
قیاسش خنده آمد خلق را.»
یانکی
در هجو سخت سوزندهٔ
تاریخیاش
نگفت حاکمان ایران
زیاد
مرغ و مسمّای چرب و چیلی میخورند؛ گفت بیرحمانه چپو میکنند.
و همین
همتای ایرانی پیشتر با درماندگی گفته بود در حیرت است از چه کسی بپرسد چرا
قیمتها فشفشهوار بالا میرود.
میتواند از سردار سرلشکر دکتر فیلدمارشال آماتوری بپرسد که زمانی برنامهٔ
آیندهاش را این طور اعلام کرد:
«بعد
از جنگ نوبت اقتصاد است.» نمونهٔ درخشان ایهام و دوپهلو حرفزدن.
’’آنگوزمان‘‘
قبلی
(با معاونش، یادآور حاجی جبّار) چنان خلایق را افسرده کرد که انتقاد از او
خیلی زود خز شد و کمتر کسی حوصلهٔ تنقید داشت.
شاید
تنها دستاورد واقعی دکتر زپریدنت پس از یک سال تصدی ریاست دولت این باشد که
به نظر میرسد تا حدی دست از سر نهجالبلاغه
برداشته باشد. میگویند کتاب کلاسیک را کم میخوانند و زیاد
دربارهاش حرف میزنند. به تجربه نتیجه گرفتهام صداقت و ذکاوت
اشخاصی که در ارجاع به کتاب کلاً و یک کتاب خاص افراط کنند جای شک دارد.
کسانی
ترجیح میدهند اسباب خنده
باشند تا مایهٔ عبرت. زیاد آویزان شدن
به متنی مشهور که ممتحن کاربلد با یک دُور خواندنش میتواند نمرهٔ مدعی را
به زیر ۱۰ برساند ممکن است آدم را هم اسباب
خنده کند و هم مایهٔ عبرت.
وینستون چرچیل که به لنترانی مَلَس شُهره بود دربارهٔ رقیبش کلِمنت اَتلی
برای مقام نخستوزیری گفت ’’گوسفندی در لباس گوسفند‘‘ و ’’آدمی فروتن که
از
بسیاری لحاظ حق دارد فروتن باشد.‘‘
اول خرداد ۴۰۴
فهرست مشاهدات
|