ایران به مثابهٔ کالباس
غذای صنعتی دوست ندارم اما این ژامبون دودی حرف ندارد. از
گوشت گرازهای مازندران درست شده و هدیهٔ سازندهٔ ارمنی است.
تمرین میکنم با کارد ساخت برزیل که فروشنده گفت گوجهفرنگی را
مثل کاغذ میبرد لایههایی به ضخامت میلیمتر ببرم. کجوکوله در
میآید. به فکر میافتم شاید در بازار تجریش دستگاهی کوچولو برای برش
کالباس پیدا شود. برای یغورهایی مثل مال اغذیهفروشیها جا ندارم.
شاید در آیندهٔ نزدیک در مکان بعدی.
بهعنوان یک عدد قربانی مظلوم و خاموش هجمه، از آشیانهٔ خویش
رانده میشوم. زوزهٔ لودرها از جنگل آسفالت به گوش میرسد و
آپارتمانهای مجتمع را برجسازها یکییکی میخرند تا گودبرداری کنند و
شعبههای جدید برای بانکهای اسلامی بسازند. در این یک وجب خاک خدا امروز
اندیشمند معاصر سرگرم بازیگوشی است؛ فردا مدیران متعهد و هفتخط نشستهاند
دلار رقابتی به نرخ رفاقتی توی گونی میکنند. کاش من هم مدیر بانک
بودم.
به هزار و یک دلیل، از جمله همین سالامی لذیذ خنزیر که در برابر
دارم، وجود ایرانیان ارمنی (نه "ارامنهٔ ایران") برای این
کشور موهبت
بوده است. هـُرهـُریمذهبها صفویه را ملامت میکنند که بساط
امامزاده و روضه و تعزیه علم کرد. درهرحال، همین نکته که میفهمید
تمدن این سرزمین مـُرده و پوسیده و پایانیافته است و باید نیروی فکری به
آن تزریق کرد یعنی کلاً توی باغ بوده. آوردن ارمنیان به چهارباغ
تدبیری بود با حد بالایی از فکر و شعور پشت آن.
گاهی فکر میکنم ادارهٔ ایران اگر بر پایهٔ شایستهسالاری باشد
امور مربوط به فرهنگ و هنر و معماری و شهرسازی و ذوق و زیبایی باید به دست
ارمنیها، صنعت و اقتصاد و کشاورزی به دست کلیمیها، و سیاست خارجی و روابط
بینالمللی به زردشتیها سپرده شود. مسلمانها هم کنار میایستند برای
شرکت در نماز جماعت و تظاهرات دشمنشکن اعانهٔ ماهانه میگیرند.
چنانچه کشاورزی و اقتصاد ایران را به مستشاران اسرائیلی بسپارند
کشاورزی رشد خواهد کرد اما بانکزدن محدود میشود. شگفتا و حیرتا و
عبرتا: یهودی با آن شهرت تاریخی و سابقهٔ پولمحوریاش کشور سوسیالیست درست
میکند اما ایران آریاییـاسلامی چپوگاه السابقون والسارقون و
پاچهورمالیدههای خداجو میشود.
میخوانیم روزنامهٔ تل آویو نوشته است ایران در واردات اتومبیل
سوپرلوکس اروپایی با آمریکا رقابت میکند پس تحریمها بر این کشور به
اندازهٔ کافی اثر نگذاشته.
اما ایران در رشد بانک هم با آمریکا رقایت میکند و بلکه از آن جلو
زده زیرا در آمریکا بانک درستکردن به سادگی قدیمها نیست، تا چه رسد به
پولشویی سازمانیافته.
روزنامهٔ اسرائیلی در واقع عمداً ناشکری میکند مبادا چشم بخورند.
برنامهشان در لایهلایه بریدن ایران و جمهوری اسلامیاش تا حالا که موفق
بوده است. در داخل، سرقت بیتالمال و سرکوبی ادامه دارد، و
سرافکندگی و تحقیر دائمی کشور در جامعهٔ جهانی به شکل روالی پذیرفتهشده
درمیآید. سه سین دیگر افزون بر هفت تای سنتی.
سالهاست به جمهوری اسلامی اندرز میدهند بهتر است ماست خودش را
بخورد و در جاهای دیگر دنیا قشون درست نکند. زمانی که قدمهایی خشنتر
برای قطع تهماندهٔ عایدات نفت این مملکت (و احتمالاً سعی در تجزیهٔ آن)
بردارند نزد جامعهٔ جهانی معقول خواهد نمود که برشهای سالامی را بین
متقاضیان ذیحق تقسیم کنند.
شناسایی رسمی رژیم مقدس را لایهلایه عملاً پس میگیرند، عادی
میشود که حق حاکمیت برای دولت ایران قائل نباشند و به اتباع ایران حق
میدهند علیه همدیگر در دادگاه کشورهای دیگر اقامهٔ دعوی کنند. طرف
یکی از همین دعواها در بازگشت به ایران تا حالا دستکم ده میلیارد سلفیده.
برشهای بعدی کالباس کمک خواهد کرد آنچه زیرمیزی به جیب زده عادلانهتر بین
رندان حقپرست تقسیم شود. پنجاهــپنجاه، شاید هم شصتــشصت.
به فکر میافتم از فروشندهٔ دستگاه برش بپرسم آیا با آن میتوان
پنیر خشک هم ورقه کرد؟ اگر بشود که نورعلیٰنور
است. اما خریدنش بستگی به این دارد که چقدر جا بگیرد.
6 دی ماه 91
فهرست مشاهدات
|