پولشویی و آبکشی
ِ وجوهات
از بازیهای زبانی جالب زمانهٔ ما
معرفی مفاهیم جدید از راه
زدن
برچسبی شیک روی شیء یا مفهوم قدیمی است. مثلا آنچه تا همین چند وقت
پیش شکلات مایع بود اکنون
چاکلت نام دارد و اشخاصی را که پیشتر با صفات
مشهور، شهیر، شهرهٔ خاص و عام، انگشتنما، گاو پیشانی سفید، لتهٔ
حیض و غیره شناخته میشدند اکنون
سلبریتی مینامند. به تجمل و تجملی
هم میگویند لکچری (تلفط عوامانهٔ لاکشری ِ بریتانیایی و لاگژری در
انگلیسی ِ آمریکایی).
برخی مفاهیم
حتی انگار تازه ابداع میشوند. کلمهٔ بسیار قدیمی
مداخل،
به معنی وارد کردن به دخل در مفهوم بهجیبزدن عایداتی جدا از حقوق و مزایای قانونی اعلامشده و حتی
بیش از آن، جایش را به رانت داده است.
جرج کرزن پیش از آنکه نایبالسلطنهٔ انگلیسی هند شود پس از سفری
به ایران
در 90-1889 در عصر ناصرالدین شاه در
کتابش
نوشت مواجب مقامها از
صدراعظم
گرفته تا فرّاش
ساده ممکن است برای روشن نگهداشتن مطبخ آنها کافی باشد
اما برای گرداندن چرخ زندگیشان کفایت نمیکند. و توضیح داد آنچه در
ایران اهمیت حیاتی دارد و مملکت را سر پا نگه میدارد
"مداخل" است.
امروز هم دولت حقوق مکفی به
کارمندان جزء نمیدهد و معتقد است همین قدر کار میکنند
و نه بیشتر، اما دست همه را باز میگذارد از جیب
دیگران در بیاورند. تقریباً برای انجام هر کار سادهای در ادارات
باید پولی بسلفید که نشان میدهد حقوق دولتی شوخی خنکی
است.
شهرداری میگوید قبض عوارض
را بیا بگیر چون فرستادنش خرج دارد، و برای یک برگ پرینت آ4 که روی آن رقمی
دلبخواهی (و به تجربه دیدهام کشکی) نوشته شده، بیست برابر مغازهٔ فتوکپی
پول میگیرد. حق و حساب و زیرمیزی وزیروکیلها و گذراندن هزارها
اتومبیل لوکس از گمرک در ساعات پس از نیمهشب داستان دیگری است.
به مصداق "آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد" میتوان به درگاه فرهنگستان
زبان و ادب فارسی شکایت برد و نالید که والله بالله در نیرنگستان آریاییـاسلامیمان مداخل میبردند وقتی
کلمهٔ رانت مُد
نبود.
و تازهترین مورد:
پولشویی. ما پول میشستیم وقتی این حرفها به عقل
جن نمیرسید.
بازاری
متعهد که از فرط خداپرستی روی پا بند نیست خوب میداند سود و بهره و ربا
بخشی است همیشگی و اساسی از کسبوکار، و پول هم کالایی است مانند هرآنچه
میتوان اجاره و کرایه کرد.
اما از
آنجا که خدا حاضر و ناظر بر ذره ذرهٔ اعمال بندگان است، برای پاککردن
درآمد سالانهاش
آن را نقداً یا در دو فقره چک
خدمت صاحب دشکچه و فتوا میبـَرد.
دامت افاضاته پس از قدری وعظ در باب تقوای الهی، مقداری را برای رتق و فتق
امور مسلمین برمیدارد و باقی را طیّب و طاهر برمیگرداند ـــــ یا واگذار
میکند، میبخشد. به این کار ردّ مظالم میگویند،
یکی از موارد فراوان کلاه شرعی و شیره مالیدن سر پروردگار.
حالا
دولت اسلام زیر فشار خارجه وانمود میکند که میخواهد پولشویی را قدغن کند.
واقعاً؟ پس فریضهٔ شرعی پرداخت ردّ مظالم چه میشود؟
31 مرداد 97
فهرست مشاهدات
|