در بازار دادوستد و شلیک کلمات

دارندهٔ این کیبورد دست‌کم دو جا بحث کرده که اقتدارگرا برابر دقیق و درستی برای authoritarian نیست.  واژهٔ انگلیسی بار منفی دارد اما واژهٔ فارسی نهایتاً مثبت است.  رانندهٔ اتوبوس، ناخدای کشتی و خلبان هواپیما اگر اقتدار نداشته باشند چرخاندن فرمان و سکان کفایت نمی‌کند.  مربی مهد کودک باید با حدی از اقتدار بتواند امر و نهی کند وگرنه کودکان برای خودشان و دیگران دردسر درست می‌کنند.  و حتی رهبر ارکستر که قرار است لطیف‌طبع و ظریف‌رفتار باشد.  هربرت فون کارایان فقید رهبر ارکستر فیلارمونیک برلن هنگامی که تصمیم گرفت دختری پانزده‌ساله را تکنواز ویولن کند با مخالفت سنتگرایان در جمع نوازندگان و بیرون آن مواجه شد.  محکم ایستاد و امروز آن‌ـ ‌سوفی موتر پیشگام زنانی است که در سراسر جهان به مرتبهٔ تکنوازی رسیده‌اند.

 

به نظرم باید گفت آمر.  یعنی یک یا چند نفر امر می‌کنند، بقیه فرمان می‌برند و این دو قطب از زمین تا آسمان دور از هم و مطلقاً جدا از یکدیگرند.

 

به تصویر خیابانهای دنیا و ایران که نگاه می‌کنم به یاد مفاهیم آمر و اقتدارگرا می‌افتم.  جایی مانند ایتالیا که به‌اصطلاح سربازهای وظیفهٔ خودمان "کویت" است و جماعت وقتی می‌خواهند پیک‌نیک بروند اگر باران گرفته باشد با عصبانیت داد می‌زنند "دولت دزد!"، از دستور همان دولت در باب خانه ماندن اطاعت می‌کنند.  در ایران که حکومت به اقتدارگرایی شهرت دارد، جماعت در حالی که فریاد می‌زنند یا نجوا می‌کنند "دولت دزد!" هر کاری دلشان بخواهد انجام می‌دهند و فرمان اعتکاف کورونایی را در ِ (یا درب ِ) کوزه می‌گذارند.  حکومت آمر هم هرکس را دلش بخواهد به زندان می‌اندازد.

 

مثال برای اختلاف نظر در وجوه حقیقی و مجازی و معانی کلمات بسیار است.  اکبر رفسنجانی گفت

"غربیها مثل گاو تحلیل می‌کنند."  استراتژیست جنگ با عراق دلخور بود که ناظرانی در دنیا می‌کوشند حدس بزنند تاکتیک بعدی جمهوری اسلامی چه خواهد بود.  اعلام می‌کرد ما پیش‌بینی‌ناپذیر خواهیم ماند و این از خریّت و گاویـّت غربیهاست که خیال می‌کنند می‌توان دست ما را خواند.

 

غربی تصور می‌کند رفتار انسان خردناک باید دست‌کم همان اندازه پیش‌بینی‌پذیر باشد که کردار غریزی گاو.  اختلاف بین اکبر و آنها شاید نهایتاً در تعبیر و تفسیر  خر ِ دورزی و خر ِ نزدیک‌زی بود.

 

و باز در باب معانی کلمات و تعابیر از آنها: احسان طبری فقید هنگامی که به راه راست هدایت شد و به حقانیت اصول فکری و فلسفی "پرُفسور ماتاهاری" ایمان آورد، جماعت را به "خیمه و خرگاه نظام اسلامی" فراخواند.  خرگاه در ادبیات قدیم فارسی به معنی سراپردهٔ باشکوه و چادر مجلل سلطانی است.

 

ظاهراً ارشادگران از نصّ فرهنگ لغت ــــ اگر هم مراجعه کردند، که بعید بود ــــ قانع نشدند و حمل بر گاووارگی الحادی و خریّت درمان‌ناپذیر فرزانهٔ در بند کردند.  جملهٔ طبری شب از تلویزیون وطنی پخش شد اما صبح روز بعد در تلکس خبرگزاری رسمی و روزنامه‌ها کلمهٔ ‌استحمارآلود حذف شده بود.

٢١ اردیبهشت ۹۹

 

فهرست مشاهدات

 

 

صفحهٔ اول   كتاب  مقاله / گفتگو/ گفتار          لوح   فهرست مطالب   سرمقاله‌ها

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.