1
منع آب از زنى كه بچه مرده
زاييده براى آن است كه آب مقدس است و آن زن نجس است چونكه به مردن بچه
در رحم، دِوَ [ديو] در رحم او داخل شده بچه و او هر دو را نجس كرده،
ريختن شاش گاو يا خاكستر در رحم او براى همين است كه دِوَ از آنجا
بيرون آيد و بعد كه زن خودش با شاش گاو تن مىشويد دِوَ از او فرار
مىكند. [مترجم
.[
3
در زردشتيان دعاهايى كه ملا براى مردم مىخواند اغلب
مفصل است و قِسم آفرينگان آن داراى ميوه و شيرينى و شراب و جز آنها هم
هست. مقصود از استثناى آفرينگان اين است كه بايد براى پزشك تنها دعا
را بخواند. آفرينگان كه باعث خرج ملا مىشود لازم نيست [مترجم].
4اسب.
5
لفظ پوايريم را كه به معنى اول است من صفت زن
قرار دادم. ممكن است صفت رئيس خانه باشد چنانچه بعضى از مترجمين
گجراتى قرار دادهاند. اما رئيسِ اول خانه معنى درستى نخواهد داد مگر
اينكه فرض كنيم در ايران قديم هم مثل هندوستان چند خانواده با هم
مىزيستند و هر يك رئيسى داشته و براى كل هم يك رئيس بوده و همان رئيس
اول بوده. در ترجمه پهلوى لفظ فرتوم آمده كه به معنى اول است و
مىشود صفتِ زن يا رئيس ِ خانه باشد [مترجم].