در همان دوران، نيمايوشيج هم آرزو داشت دمار از روزگار
آدمهاى بد در بياورند. «مرغ آمين» (۱۳۳۰) كه مانيفست شعر متعهد و يكى از
شاخصهاى ادبيات مترقى ايران شناخته مىشود بازتاب طرز فكر انسان معتاد به
تاراج در صحارى آريايیـاسلامى هم هست. نيما
از تركيب برسكوىدرنشستن، به معنى مصادرهشدن اموال و اخراج و دربهدرى،
صفت تفضيلى مىسازد:
”بر
سكوى در نشستهتر“،
و نيز
”بيشتر
خاموش“، در
توصيف چراغهاى خاموشتر از خاموش ِ خانههاى غارتشدگان و بهخاكسياهنشستگان:
مرغ مىگويد: «هر تنى زانان
از تحيّر بر سكوى در نشسته.»
خلق مىگويند: «بادا باغشان را، در شكستهتر
هر تنى زانان، جدا از خانمانش، بر سكوى در نشستهتر
وز سرود مرگ آنان، باد
بيشتر بر طاق ايوانهايشان قنديلها خاموش.»
سه دهه بعد دعا يا نفرين غليظ پدر شعر نو مستجاب شد. هر شب
عدهاى را از خانه بيرون مىريختند و عتيقه و فرش و اشياى دمدست را بار مىزدند
و مىبردند. چند سرخط خبر:
اول ارديبهشت
۵۸ ـــ بخشنامۀ دادستان تهران براى كميتۀ مركزى: دادسراها فقط
با گزارش كلانتريها پروندۀ مجرمان را مىپذيرند.
۱۰ خرداد ـــ پيرو تذكر امام خمينى در حفظ چهرۀ زيبا و مطلوب جمهورى اسلامى،
دستورالعمل صريح دادگاه انقلاب اسلامى به پاسداران: ورود بدون مجوز به منزل
اشخاص، بردن اثاثيه و اخراج افراد مطلقاً ممنوع است.
۲۵ تير ـــ آيتاللهالعظمى خمينى فرمان آزادى عفوشدگان را، جز اشخاصى كه
در قتل و شكنجه و سوءاستفاده از بيتالمال شركت داشتهاند، صادر كرد.
۷ مرداد ـــ كسانى كه شبانه، بين
۱۰ شب تا ۶ بامداد افراد را بازداشت مىكنند
پاسدار نيستند. ـــ كميتۀ مركزى انقلاب اسلامى.
۲۰ مرداد ــــ كميتۀ حجتابنالحسن به علت عدم رعايت ضوابط كميتۀ مركزى و
كميتۀ منطقه، منحل اعلام مىگردد.
در آن ماهها فرمانهاى چندمادهاى و دستورهاى كتبى و شفاهى و بخشنامههاى
بسيارى در اين باره صادر مىشد اما بيش از ده سال طول كشيد تا اين وعده
تحقق يابد:
”انحلال
كميتهها بررسى مىشود. وقتى شهربانى و
كلانترىها بتوانند حفظ نظم شهر را به عهده بگيرند كميتههاى انقلاب تعطيل
خواهند شد.“
(۲۷ فروردين).
|