مصادرههای
انقلابی و شكل و شمایل و طرح و رنگ و جنس اثاث
منزل هیئت حاكمۀ سابقْ
دید ِ فاتحان
را دگرگون
كرد. صفت غالب این اشیا را می توان
در دو مشخـّصه خلاصه كرد: سبك
مشهور به استیل لوئی چهاردهم، و اكلیل زردطلایی كه انگار مثل باران بر همه
چیز باریده است ـــ نمونههای
غالباً باسمهای ِ اثاثیۀ كاخهای اعیان اروپا تا قرن
هجدهم. علاوه بر جنس و پرداخت غالباً نازل
این اثاثیه، آنچه تقلید ناشیانه از كاخهای فرانسه و آلمان و اتریش را بیش
از پیش مضحك جلوه میدهد
تضاد شدید این اثاثیۀ بسیار زرد با
معماری ِ پیرامون است.
درباریان كه
از گمركی معاف بودند از اروپا اثاثیه وارد میكردند. برای متنعمانی
كه تا آن حد ثروتمند نبودند كپی اثاثیۀ استیل لوئی چهارده را در ایران
میساختند. اما خانه را نمیشد از خارجه آورد.
اگر ساختمان را میشد
با كانتینر وارد كرد، شاید فرهنگ آریاییـ
اسلامی حال و روز بهتری میداشت و امروز گرفتار توالت نقشبرجستۀ
مطلا نبودیم. در مواردی تضاد اشیای تماماً زرد با
مختصات ساختمانی كه در آن قرار گرفتهاند
باورنكردنی است. ویلای شمس پهلوی در مهرشهر كرج و خانۀ مادرش در باغ
سعدآباد از جمله بدترینهای آن فجایعاند.
در ویلای مهرشهر جای
یك نفر خالی است: پیتر سلرز
فقید در نقش كمدینی كه قرار است نقش
یك
عرب ثروتمند را بازی كند. پـُرز موكت
زرد تا قوزك پا میرسد
و
در كنار آن همه پلكسیگلاس كه در ساختن پلههای فوقمدرن از آن استفاده
شده، در و دیوار به رنگ
زرد طلایی
است. طلا، طلا، همه جا رنگ
طلا.
به منظور تكمیل این فاجعه، انگار
یادشان رفته است سقف را به
اندازۀ كافی
بلند بسازند، هرچند كارفرما اهل عرفون بود و تختخواب گرد او
با ملافۀ صورتی زیر سازهای حلزونی
قرار دارد كه رو به آسمان میرود.
كلاً اتاقهای خانهای كه قرار بوده شدیداً مدرن باشد بیشتر شبیه اتاقهای
قصری سنگی در قرون وسطی از آب درآمده است: كم نور و اسرارآمیز. پشتی
ِ صندلیهای ناهارخوری بیش از دو برابر بالاتنۀ
یك انسان معمولی است اما
زیر سقفی
چنان كوتاه انسان
ممكن است
به جای
شگفتی، احساس نفستنگی كند.
وصف خانۀ ملكۀ مادر بماند برای فرصتی دیگر. همین طور
تحلیل اظهارنظر كسانی
كه تعجب میكنند چرا كاخ محمدرضا شاه در نیاوران
بیشتر به مخلوطی از هتل و سازمان دولتی میماند تا اقامتگاه مجلل
ِ شخصی. در فیلمی كه اواخر
سلطنت شاه از او در دفتر كارش گرفته شده تلفنی دیده میشود
با روكش آب طلا، شاید هم از طلای
ناب. همسران شاه دنیاشناستر
و، از نظر زیباشناسی،
پختهتر از خود او بودند. اما وجوه اشتراك
سلیقۀ او با مادر و خواهرانش پایدار ماند.
آن اشیای زرد اكلیلزده بیش از آنكه غربی باشد عربی است.
نمونۀ اصلیشان در كاخهای اروپاست اما شهروند عادی
آن جوامع اصراری
در تقلید از آنها ندارند زیرا جلوۀ واقعی چنین اشیایی زیر
نور چلچراغ آویزان از
سقف بلند تالار
است.
برخی ایرانیها كه سالها از وطن دور
بودهاند وقتی سالنهای پذیرایی
ِ پر از اشیای بدلی و بدساخت
خویشانشان در ایران را میبینند احساس میكنند به استودیوی سازندۀ فیلمهای
كمدي ِ تاریخی پا گذاشتهاند و این اشیا عمداً بنجل ساخته شدهاند تا
تماشاگر را بخندانند. اما
برای آنها بیان
احساسشان
دشوار است و
شاید فقط به
جریحهدارشدن احساسات عزیزان
بینجامد.
بخصوص ایرانیان مقیم آمریكا وقتی به كشور پدر و مادرشان سر
میزنند بیش از همتاهای اروپاییشان از كپی
تولیدانبوه و ارزانقیمت اشیای مربوط به قرنهای پیش، آن هم
در آپارتمان صدمتری با سقف دو و
هفتاد،
حیرت میكنند. در
آن جاها علاقه به عصر
لوئی چهاردهم با تهیۀ میز و صندلی
ِ
واقعاً عتیقه همراه است.
|