تقــّهزدن
و خوراندن محدود به مکانیکی نیست.
در نیرنگستان آریاییـاسلامی
توسل به چکش را وارد حیطهٔ امور نظری میکنند و در مقیاسی اجتماعی هم از
این نوع سرهمبندی پروا ندارند.
چند سال پیش دستور دادند بانکها در تهران از ساعت 9 صبح شروع به کار کنند و گفتند منظور از این
تصمیم کاهش ترافیک صبحگاهی است. پس از مدتی بگومگو، برنامهٔ جدید بی هیچ گزارشی دربارهٔ نتیجهای مشخص
بر رفتوآمد شهری رها شد و ساعت کار بانک به وقت پیشین
برگشت.
تصمیم احتمالاً با توجه به ساعت شروع کار
بانک در کشورهای دیگر گرفته شده
بود. اما چندین نکتهٔ مهم
نادیده ماند. بخشی عمده از نقش و عملکرد بانک در ایران با تقریباً
تمام جوامع دیگر تفاوت اساسی دارد.
طرز کار مردم ایران با
چک
شاید در جهان بیهمانند باشد.
در برابر کالا یا خدمات، چکی
که فرد دیگری از مشتری خودش گرفته است
دریافت میکنید، آن
را به فرد دیگری میدهید، او به طرف معاملهٔ
خودش میدهد و
الیآخر. چک ممکن است پیش از نقد شدن دهها دست در چندین شهر
بگردد. رد کردن
(یا بهاصطلاح
بازار، خرج کردن)
چک این مزیت را هم دارد که از شرّ آن خلاص میشوید و صادرکننده
حتی اگر رفیقتان باشد در موعد
مقرر نمیتواند برای
تأدیهٔ آن مهلت بخواهد.
(زمانی کسی از کورهٔ گچپزی در اراک تلفن
کرد که روی چک نگارنده چای ریختهاند و محبت کنم چک دیگری به جای آن به مدیر شعبهٔ
بانک بدهم.
چک را در تهران به فروشندهای داده بودم. کشندهٔ چک مجاز نیست پشتنویسیها را ببیند زیرا حاوی اسرار
تجاری دیگران است اما در این مورد استثنائاً چک مخدوش را به من
برگرداندند.)
رد کردن چک حامل به دیگران،
در ایران حتی بدون امضاکردن پشت آن، در عرف جهانی کاری غیرقانونی و از مصادیق پولشویی
و فرار از مالیات
است. گیرنده باید
چک را نقد
و در دفترش ثبت کند و سپس شخصاً و مستقیماً چک
بکشد تا ارقام دریافتی و پرداختی به روشنی قابل ردیابی باشد.
با گسترش سیستم پرداخت الکترونیک، گردش چک
در ایران هم کمتر میشود اما کشیدن چک وعدهدار،
حتی برای سررسیدی بسیار دور و قانوناً باطل در حد سال، همچنان رواج دارد
ـــــ ابداعی کاملاً ایرانی و
مغایر اصول بانکداری.
روش رایج در جهان همواره این بوده که مشتری اعتباری
کوتاهمدت از بانک دریافت میکند
و بر اساس آن چک فوراً قابل پرداخت میکشد.
اهل کسبوکار
در ایران
دهها و صدها چک دریافت و دستبهدست میکنند یا به اتکای چکهای
وعدهدار، چکهای وعدهدار میکشند.
برخی که تا پاسی از شب سرگرم کسبوکارند
اول صبح چکها و پولهای نقد را به بانک میسپارند.
بسیاری
از آنها صبح را با کسب اطمینان
از واریزشدن وجوه مورد انتظار به حسابشان شروع میکنند و همین طور پاسشدن چکهایی که
پیشتر از
زیر دستشان گذشته.
گاه یک گسست قابل توجه در زنجیرهٔ صدها چک یعنی
دردسری بزرگ و شاید فاجعهٔ مالی برای چندین نفر.
به محض اینکه طرفهای معامله احساس کنند کسی
جداً در تنگنا افتاده تمام چکهای
وعدهدارش را مُهر
قرمز میزنند و شخص ممکن است قابل نجات نباشد.
پس باید مواظب بود و اول صبح جنبید و پول جور کرد.
در چنین اوضاع و احوالی،
به بانکها در تهران دستور دادند زودتر از
ساعت 9 صبح درها را باز نکنند.
عملاً یعنی مشخصشدن
موجودی حساب فرد ممکن است تا
نزدیک ظهر به درازا بکشد.
برای تصمیمگیری در معاملات روزانه بسیار دیر و، از نظر
فرصت چارهجویی برای چکهای برگشتی، خطرناک است.
چنین تصمیمی را اگر دولتی متهم به روشنفکری
و غربگرایی میگرفت احتمال داشت اهل بازار کرکره پائین
بکشند و کفنپوش به خیابان بفرستند
ــــــ با هجمهٔ همیشگی به مرفهان بیدردی که اگر تا لنگ ظهر در
رختخواب
نمیماندند شاید متوجه میشدند مردم مسلمان تلاش برای رزق و روزی و خدمت
به خلق را پیش از طلوع آفتاب با نماز صبح شروع میکنند.
اما تقــّه را مقامهایی شدیداً خاکی و
خودمانی زده بودند.
جز اعتراضهایی نسبتاً ملایم به
خود دستور،
به طرز فکر دستوردهندگان
حمله نشد.
کسانی که این تصمیم را گرفتند
مهاجمانیاند که از صحاری به شهرها ریختهاند تا عدالت بورزند. به تفاوتهای
سیستم پولی و بانکی ایران
و آنچه در خارجه جریان دارد بیاعتنا بودند
یا تفاوتها را
مختصر دیدند و با
تقــّهزدن
و صدور بخشنامه قابل
رفع و رجوع دانستند. شاید هم کلاً از آنچه در این جامعه میگذرد به همان
اندازه بیاطلاع
باشند که از چندوچون اوضاع
خارجه.
|