بدترين ابتلا، آلودهشدن نمايندۀ
مجلس به بدهبستانهاى مالى است. بسيارى مفاهيم و
واژهها تعبيربردارند و از عوامل مخففهاى كه فرد براى توجيه كردار خويش
آماده دارد سود مىبرند.
معيارهايى كه امروز مورد نظر ماست همواره در
همه جا به يكسان مقدّس نبودهاند. در عصر ما نيز
اصول پذيرفتهشدۀ نمايندگىِ پارلمان در همه جاى
جهان با دقت رعايت نمىشود. حتى در جوامع صنعتى،
با چندگانگىِ قدرت سياسى و حزبهاى نيرومند و قوه قضائيۀ
مستقل، سلامت رفتار و پاكيزگىِ منشِ نماينده پارلمان اصل مقدسى است كه چه
بسيار مخدوش مىشود.
 |
يكى از
مشكلات هر روزۀ مجلس شوراى اسلامى رساندن جلسه به حد نصابِ دو سوم
وكلاست. زماني يك رئيس
پيشين
مجلس در توصيف منش و رفتار برخى نمايندگان گفت: ”نماينده وارد مجلس
مىشود و از آن طرف بهعنوان دلال خارج مىشود.“ وقتى آش تا اين حد
شور باشد، كار از حد انتقاد گذشته است و بايد به تشخيص علل عارضه و
راههاى درمان آن پرداخت. |
|
|
|
 |
|
در جامعهاى مانند ايران كه تفاوت بين محيطهاى روستايى و
شهرىِ آن عميق است، نمايندۀ مجلس از محيطى بسته و
كوچك پا به جهانى تازه مىگذارد. در اين جهان
جديد، نمايندۀ مجلس با موقعيتهايى روبهرو مىشود
كه ماهيتاً متفاوت با دنياى كوچك اوست: تجمّل و
وفور، ثروت، و قدرت مالى و اجتماعى. از شهركى كه
خيابان اصلىاش بخشى از جادهاى است كه از وسط آن مىگذرد، با چند كوچه و
مغازه و مشتى خانۀ محقّر، وارد شهرى مىشود كه در
آن امكانهاى مصرف و رفاه و شادزيستن براى برخورداران را پايانى نيست.
اين تكانِ فرهنگى را نبايد دستكم گرفت.
نخستين وسوسۀ
طبيعىِ هر محيط جديد و پيشرفتهترى، ميل به ماندن در آن و برنگشتن
به شرايط پيشين است.
تعجبى ندارد يكى از دغدغههاى نمايندۀ
مجلس ايجاد جاى پايى براى خود در محيط
تازه و ماندن در پايتخت با استفاده از امتيازهاى
موقعيت جديد باشد. آمارى در دست نيست كه چه درصدى
از نمايندگان ادوار پيشين به حوزهٔ
انتخابيه بر مىگردند و به شغل قبلى
مىپردازند، اما گذراندن قانونى كه نمايندگان ادوار پيشين در حد مديركل
پايه و سابقۀ استخدامى داشته باشند تنها يكى از
نمودهاى چنين دغدغهاى است. يكى از مضامين
كاريكاتورهاي روزنامههاى فكاهىــسياسى
رژيم سابق اين بود كه نمايندگان مجلس از خبر افزايش حقوق كارمندان دولت به
هيجان آمدهاند و بشكن مىزنند، يعني نمايندۀ
مجلس طبيعى مىداند كه كارمند دولت به حساب آيد.
امروز وقتي نمايندۀ مجلس را به دادگاه ويژۀ كاركنان دولت احضار میكنند
حتی
برای كاريكاتوريستها سوژه به حساب نمیآيد.
يكى از مشكلات هر روزۀ مجلس شوراى
اسلامى رساندن جلسه به حد نصابِ دو سوم وكلاست.
بارها رؤساى مجلس چنان از بند
نشدنِ نمايندگان در تالار پارلمان برآشفتهاند كه نه تنها براى
هزارمين بار مقررات آئيننامه را يادآورى كردهاند، بلكه به سرزنش
نمايندگانى پرداختهاند كه يا غايبند يا در سرسراى مجلس پرسه مىزنند، و با
عصبانيت و طعنه گفتهاند وظيفۀ
نمايندۀ مجلس همراهى وزرا در سفر به اين طرف
و آن طرف نيست.
زماني يك رئيس
پيشين مجلس شوراى اسلامى در توصيف منش و رفتار برخى نمايندگان مجلس
گفت: ”نماينده
وارد مجلس مىشود و از آن طرف بهعنوان دلال خارج مىشود.“
وقتى آش تا اين حد شور باشد، كار از حد انتقاد گذشته است و بايد به
تشخيص علل عارضه و راههاى درمان آن پرداخت.
بند نشدنِ نماينده مجلس در صحن
پارلمان به چند عامل ديگر هم بر مىگردد. يكى،
وظايفى است كه نماينده در برابر حوزه انتخابيۀ خود
احساس مىكند. مردم نه تنها از نمايندۀ
خود در پارلمان مىخواهند به حل مشكلاتى مانند اصلاح وضع آب و برق و راه و
بهداشت ناحيۀ خود بپردازد، بلكه حتى امورى ادارى و
شخصى مانند انتقال كارمندان دولت، شكايت از دوایر دولتى و كمك به
فيصلۀ اختلافات حقوقى در محاكم دادگسترى را از او انتظار دارند. بخشى از اين خواستها ناشى از احساس بىپناهى،
و بخشى ناشى از قوامنيافتگىِ نظام فدرالى در جامعۀ
ايران است. بخشى نيز به عدم درك اين اصل بر
مىگردد كه
وكيل مجلس نمايندۀ ملت و
كل جامعه است، نه فقط
كارچاقكن ِ افرادى كه به او رأى دادهاند.
|