این گونه داوری ناچار بر پایهٔ ارزشگذاری
در حیطهٔ زیباییشناسی است، و زیبایی در چشم بیننده و متأثر از عادات اوست.
مقایسهٔ بازیگران سینما و مجریان رسانههای تصویری ایران و افغانستان را
نباید ملاک گرفت زیرا بیشتر با توجه به ملاکهای غربی برگزیده میشوند.
سوگلیهای حرم ناصرالدین شاه در قیاس با
چهرهٔ زنانی که شاه قاجار در پاریس و برلن و بادنبادن مشرّف به زیارتشان
میشد هیچ بودند و در برابر زیبارویان امروزی جهان، خندهدار و بلکه
رقتانگیز به نظر میرسند. درهرحال، منطقاً
در روزگار خود لابد در شمار زیباترین
زنان این سرزمین بودند.
پس گرچه داوری
بصری در خصوصیات نژادی ناچار
آغتشه به معیارهای زیبایی ِ رایج در سینما و
رسانههاست، میتوان
بر فیلمهای خبری از مردم کوچه و خیابان و سیمای نمایندگان مجلسها و مقامهای
دولتها متمرکز شد. حتی اقامت در
یک سرزمین ممکن است فرصت کافی برای تماشای قیافهٔ شماری بزرگ از مردمش
فراهم نکند.
در فیلمهای خبری که در افغانستان گرفته
شده چند رگهٔ قومی
و شاید نژادی قابل تشخیص است. باید توجه داشت چنین فیلمهایی
معمولاً جماعتی خشمگین را نشان میدهد که مانند بهایم افسارگسیخته در حال
سوزاندن و خردکردن و
نعرهکشیدناند. با این همه،
آن آدمها از
سیماهای مشابه در فیلمهای مربوط به ایران کمتر زیبا به نظر نمیرسند.
و باز در فیلمهای خبری
مقایسه کنیم سیمای مقامهای افغانستان را با مسئولین ایرانی. قضاوتی
است کاملاً ذهنی و دلبخواه، اما مشکل بتوان گفت نژاد گروه اول
نامطبوعتر،
زمختتر و نئاندرتالیتر از
سیماهای دستهٔ دوم
است.
ممکن است
ایرانیهایی بگویند قیافهٔ مقامهای
کشورشان نمایندهٔ سیمای نژادی ِ مردمش نیست. حتی سران کشورهایی بیتعارف
نظر دادهاند
ملت ایران شایستهٔ بهتر از
اینهاست. اما آن نژاد برتر آریایی که مردم ایران معتقدند از سلالهٔ
پاکش برآمدهاند در چه زمانی شاخص این ملت بوده؟
سیمای قومی-نژادی ایل قاجار زیاد چنگی به
دل نمیزد و آخرین شاه آن
دودمان بعید بود در امتحان ورود به کلاس هنرپیشگی بخت
چندانی داشته باشد. بعداً
هم قیافهٔ شاه و هویدا و عـَلـَم و بسیاری
از سران رژیم سابق شباهتی به نیمرخها در حجاریهای تخت جمشید نداشت.
نیمرخهای تخت جمشید همه تکرار یک نیمرخ است
و آن را هم سنگتراشان ماهر بابل و جاهای دیگر با خود آوردند، یا شاید همین
جا طراحی و تکثیر کردند: نیمرخ انسانی مذکر با چشمهای درشت و ریش
فرفری. از میان حکمرانان ایران در عصر نقاشی مدرن اروپایی و
عکاسی، قیافهای که به آن نیمرخ شباهت داشت
سیمای آیتالله خمینی بود.
اما سادات قرار است از اخلاف طایفهٔ
قریش باشند. خلفای بغداد هم مهاجرانی عرب را در سرزمین ایران اسکان
دادند. بخشی دیگر از واقعیات تاریخی
را
از زبان یک
راوی موثق بشنویم:
”در دوران
صفویه در ایران علمای شیعی کم داشتیم و آنها را از لبنان دعوت میکردند.“
|