در پناه مادرزن
وقتی از محمد قاضی فقيد میپرسيدند چرا پس از مرگ همسر اولش تصميم
گرفت با خواهر او ازدواج كند، با كمك ماسماسك باتریداری كه پس از جراجی حنجره ناچار بود روی گلو بگذارد تا صدايش به گوش برسد
میگفت:
”برای صرفهجويی در مادرزن.“
يعنی وجود والدۀ
زوجۀ
قانونی باارزش است و بايد از هر فقرۀ
آن حداكثر استفاده را برد؟
گذشت روزگار متلكهای كليشهای و كنايۀ
سوهان روح. در ايران معاصر، مادرزن هم
جايگاهی تراز نوين میيابد و چه بسا تكيهگاهی برای داماد جسور به
حساب آيد. اين شبها شماری را بوقسگ و در ساعات
نامعقول در خانۀ
مادرزن بازداشت میكنند. حتی در مواردی روی خانۀ
محل سكونت فرد اسير، گرچه قانوناً به مادر همسر او تعلق دارد، دست
میگذارند تا برای تمام فاميل گرفتاری درست كنند و با فشار بر عنصر تحت تعقيب،
او را سر عقل بياورند.
در مشهورترين آثار با مضمون مدينۀ
نازله و تروريسم دولتی نشانی از مادرزن نيست:
فارنهايت 451،
آلفاويل،
1984،
برزيل.
زمانی كه تاريخ ايران ِ اين دههها نگاشته
شود شايد اشاره به نقش مادرزن لازم باشد. چه بسيار
مبارزان سياسی و فعالان اجتماعی به حمايت مادرزن متكی بودهاند و
آخرين روزهای آزادی را در خانۀ
او گذراندهاند. پس با مادرزن خويش مهربان باش.
طعنهزنها
شايد ادعا كنند خانۀ مادرزن اگر قرارگاه
باطل و دروازۀ
جهنم نبود قشون حق در دل شب تار به آن يورش نمیبرد. اما،
گذشته از مضمون
كوككردن، جامعۀ
ايران هيچ گاه به اندازۀ
امروز با تمام توان، حتی با بهميدانآوردن لشكر
مادرزنها، درگير نبرد نبوده است.
22 بهمن 88
فهرست مشاهدات
|