در راستای ايرونیبازی
يكی از
بانيان سايت ِ در دست احداث
هفتهنامهای كه سی سال پيش
منتشر میشد نظر نگارنده را دربارۀ حق و
حقوق قلمزنان آن پرسيده است. نوشتم:
در ايران اين بحث
هنوز پيشينۀ حقوقی و حرفهای ندارد.
جز در مواردی كه
نويسندۀ مقاله در نشريه تصريح كند دارندۀ كاییرايت خود اوست،
مطلب معمولاً ملــّی و صلواتی تلقی میشود. حتی در آن حالت
هم روحيۀ ايرونیبازی به افراد اجازۀ هر كاری میدهد. نشريۀ
فارسیـ ايرانی چاپ خارجه تذكار و اخطار و علامت
©
نشريۀ چاپ داخل در مورد لزوم موافقت قبلی با تجديد چاپ مطالبش را صنار
جدی میگيرد؟
نزديك بود دربارۀ
حقالبوق مطايبه كنم
و بنويسم سهم بنده را رد كنيد
بيايد تا برسيم به حق و حقوق بقيه، اما از بيم سوءتفاهم در بحث شيرين ريال،
درز گرفتم. مزاح كه نكردم هيچ، بعد از فرستادن نامه احساس
كردم بفهمینفهمی عصبانیام (البته نه از گيرندۀ
آن نامه).
در پاسخ اشخاص، به پارسی سره روشن
میكنی كه از نوشتن مطلب يا بلبلزبانی ِ رايگان معذوری و
كار مجـّانی ِ همت عالی به اندازۀ
كافی و بيش از كافی كردهای، اما اگر دلشان بخواهد میتوانند، با ذكر مأخذ، از
سايت نقل كنند.
بعد چه میشود تصميم
میگيرند وانمود كنند مطلب برای آنها نوشته شده؟ در حالی كه میدانند حقيقت ندارد، آنها كه هجرت كردهاند تا به ما
اسيران خاك درس اصول عاليه و آزادانديشی بدهند در اين تعارفالجاهل چه سودی میبينند و برای كی؟
نگارنده زير هر
مطلبی برای كسی يا به سفارش جايی نوشته شده باشد صريحاً قيد
میكند.
30 فروردين 89
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|