دروغهای مقدس ـــ 1
طی يكیدو
روز شمار كشتگان تظاهرات در كشمير به دوجين رسيد. ظاهراً جرﻗﮥ آشوب را
تلويزيون پرس تیوی جمهوري اسلامي ايران زد كه ادعا كرد در آمريكا قرآن
سوزاندهاند. دولت هند دفتر تلويزيون غائلهساز را بست.
مركز پرس
تیوی در لندن است، شهری كه در قرن هجدهم زادگاه نخستين روزنامه به معنی
جديد بود و امروز شماری از بهترين نشريات جهان را توليد میكند. نصيب
تلويزيون انگليسیزبان جمهوری اسلامی از آن ميراث فرهنگی چيست؟
در جمهوری
اسلامي پاكستان، رجـّالهآباد بیآينده، و كلاً در شبهقاره، تظاهرات
سياسی به معنی
چندين جسد و چند ده دمپايی پلاستيك رهاشده در خيابان است.
برای برانگيختن آن رمههای بیسرپرست، يكیدو جمله در امثال پرس تیوی
كفايت میكند. برخی ناظران رسانهها فاكسنيوز را كماعتبارترين تلويزيون
مشهور جهان میدانند. اگر پرس تیوی ِ جمهوری اسلامي را (گرچه بيشتر
بدنام است تا مشهور) به حساب بياورند شايد در نتيجهگيری تجديدنظر كنند (در
اين قبيل اعتبارسنجیها امثال تلويزيون داخلی ايران البته به حساب
نمیآيد).
در يك
تلويزيون محلی افغانستان به دنبال پخش همان خبر دروغ به نقل از پرس تیوی،
به بينندهها گفتهاند به پشت بام بروند و، به بيان خودشان، ”نعرﮤ
اللهاكبر سر بدهند.“ در مملكت ناامن و ياغیخيز، چندين تن از
نعرهزنندگان در تيراندازی نيروهای انتظامی نفله شدهاند.
مسئولين
تلويزيون انگليسیزبان جمهوری اسلامی آيا توجه دارند چنين كارهايی از
مصاديق بارز ايجاد فتنه است و شرعاً گناه و قانوناً جرم محسوب میشود؟ و
بالادستیهای آنها حواسشان هست كه كشورها يكی پس از ديگری عملاً شناسايی
اين رژيم را پس میگيرند و جاﻣﻌﮥ جهانی نرمنرمك آمادﮤ تأييد هر اقدامی
برای پاياندادن به اين بساط میشود؟
داستايوسكی گفت اگر خدا نباشد همه چيز مجاز است. گرفتاری اينجاست كه اگر
هم باشد هر دروغی مردان خدا برای رضای او بگويند نه تنها مجاز بلكه
عين حقيقت و مقدس است.
دروغهای مقدس ـــ 2
در نخستين
ديدار رسمی صدر كليسای واتيكان از بريتانيا، بنديكت شانزدهم، ضمن پرتاب
برچسبهای ”سكولاريسم پرخاشگرانه“ و ”افراط ملحدانه“، گفته است نازيها
بيدينی بر مردم تحميل میكردند. انجمنهای مدافع جدايی دين از دولت اين
جرفها را كنايهای نيشدار به خودشان ديدهاند و به آنها برخورده است.
همانها
پيشتر اعتراض كرده بودند آيا اين شخص به اندازﮤ
30 ميليون پوندی كه برای
پذيرايی از او خرج شده میارزد يا نه (پاپ قبلی در دﮪﮥ 1980 غيررسمی و به
خرج واتيكان از آن كشور ديدار كرد؛ زياد هم تحويلش نگرفتند). با توجه به
رسوايی سوءاستفادﮤ كشيشهای كاتوليك ايرلند و جاهای ديگر از پسران كمسال
ِ تحت سرپرستی كليسا، كسانی، به قول ناپلئون، در ”مملكت دكاندارها“
افزودهاند سردﺳﺘﮥ بچهبازها بايد چيزی هم جريمه شود.
درهرحال،
يك آلمانی، آن هم سالمند، قاعدتاً بايد خيلی خوب بداند كه نازيها چقدر برای
ارزشهای الهی و دينی سينه میزدند و يكی از حرفهايشان اعلام شروع هزارﮤ
پيش از آخرالزمان بود. هيتلر پيش از خودكشی با معشوقهاش ازدواج كرد،
لابد تا هر دو آمرزيده شوند. سالها قبل از پيشواشدن، در كتاب نبرد من
نوﺷت: ”من ايمان دارم طبق خواست قادر متعال عمل میكنم.“ محكم به
پروردگار اعتقاد داشت و خويشتن را برگزيدﮤ او میديد،
نه يك پاپ وارفته در شهری كپكزده به
نام رم.
پاپ در
اين ادعا كه هيتلر قصد حذف خدا را داشت در بديهيات تاريخی
اشتباه
میكند؟ نه. اين اولين بار نيست كه
پل ِ بين زمين و آسمان به سفسطه متوسل
میشود. او هم مانند همقطارانش خيال میكند هر دروغی كه برای رضای
پروردگار گفته شود عين حقيقت است.
27 شهريور 89
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|