کیمیا و آﻳﺔ‌الکرسی

خمرهٔ پر از جواهر در انتهای رنگین کمان، به سبک جزیرهٔ گنج، تخیل محض نیست.  کشتیهای چوبی اسپانیا که زیر سنگینی شمشهای نقرهٔ پرو در هم‌ می‌شکست در اقیانوس اطلس آرمیده‌اند و برخی کاوشها برای بیرون آوردن محموله‌های گرانبها از قعر دریا به نتیجه می‌رسد.

 

در سرزمینی که ایران امروزی زمانی بخشی از آن بود سلطان محمود غزنوی را می‌توان سیری ناپذیرترین گنج‌یاب دانست.  نوشته‌اند عهد کرده بود سالی یک بار به هندوستان بتازد اما طی 32 سال سلطنت موفق شد فقط 17 بار به هند یورش برَد.  هدفش نه تنها مسلمان نگهداشتن هندوها، بلکه اطمینان از این بابت بود که هرچه مال قیمتی، الماس، طلا، جواهر هم در مملکت مهاراجه‌ها گرد می‌آید از آن او باشد.  ستایش نادرشاه افشار از سوی ایرانیها را باید هم به پاس ایجاد حکومتی نیرومند دانست و هم چپاول خونین هند و تصاحب الماسهای مشهور و سایر غنایم.

 

از یادداشت‌های روزانهٔ ناصرالدین شاه پیداست حواسش سخت پی کشف معادن سنگهای قیمتی در شرق ایران، ‌بخصوص خراسان، بود.  اعتمادالسلطنه که هر روز برایش روزنامهٔ فرانسه ترجمه می‌کرد چند جا می‌نویسد وقتی وارد اتاق شاه شد دید به تکه‌سنگ‌های گرانبهای روی میز خیره مانده است و با حسرت می‌گوید مقدار بیشتری از اینها وضعش را خوب می‌کرد (تا سالی یک بار چشمش به جمال بانوان پاریس و بادن‌بادن روشن شود).

 

رؤیای شیرین شاه قاجار فقط دوازده سال پس از مرگش به واقعیت پیوست و در ایران نفت کشف شد. "نه چک زدیم نه چونه/ عروس اومد تو خونه."  حافظ هم در پاسخ به وعدهٔ‌ بهشت در مقابل شکستن یخ حوض برای وضوگرفتن، از جمله، می‌سراید:

 

دولت آن است که بی خون دل آید به کنار

ورنه با سعی و عمل باغ جنان این همه نیست

 

اما طلا تا وقتی مقدارش محدود باشد گرانبهاست.  ظاهراً در حیطهٔ علم کیمیا نکته‌ای اساسی نادیده مانده: زر ناب چنانچه مانند مس کیلویی خرید و فروش شود کسی به خودش نخواهد آویخت و داشتنش اسباب برتری نخواهد بود.  شاید هدف غایی این بوده که هرکس فرمول سحرآمیز را یافت انحصاراً برای خودش نگه دارد. 

 

بدتر از آن: ممکن است بزرگ‌طلادار از شادیهای کوچک زندگی محروم شود.  در افسانه‌های یونان، میداس از خدایان خواست دست به هرچه می‌زند طلا شود.  آرزویش برآورده شد اما شادی ‌او فقط تا وقتی دوام داشت که ‌خواست بخورد و بیاشامد.

 

در میان طالبان علم کیمیا و جویندگان طلا به نامی برمی‌خوریم که هیچ انتظارش را نداریم: آیت‌الله روح‌الله خمینی.  چندین راوی موثق، از جمله فرزندش، گفته‌اند در سنین بین سی‌ و چهل دنبال کسب علم کیمیا رفت اما یک دانای راز صلاح ندانست ایشان بتواند خاک را به نظر کیمیا کند و توصیه کرد بهتر است به خواندن آﻳﺔ‌الکرسی ادامه دهد.

 

رؤیا سرانجام به واقعیت پیوست و زمانی رسید که خزانهٔ کشوری نفت‌خیز در اختیار داشته باشد.  اما اینکه، مانند تقریباً تمام حکمرانان این سرزمین، جهان را افسرده و دلشکسته ترک گفت شاید درستی نظر دانای اسرار را تأیید کند.

 

یک شادی کوچک و لازم زندگی این است که نان واقعاً از گندم باشد، نه از جنس طلا.  و یک شادی بزرگ و لازم این است که انسان بتواند خود را از مسئولیت وقایع بسیار ناگوار مبرّا بداند.  اخبار هزیمت سنگین و اجساد کبود و بادکردهٔ پسربچه‌های گوشت‌دم‌توپ که از گاز خردل هلاک شده بودند، شناور روی شطّ‌العرب، در همان حال که رندان حق‌پرست درخواست میلیاردها دلار دیگر می‌کردند تا برنامهٔ ایجاد طبقهٔ جدید را ادامه دهند، شبیه مخمصهٔ میداس با دستانی زرآفرین بود.

 

بد نبود دربارهٔ دانای گمنام اسرار کیمیا که از انتقال علوم غریبه به طلبهٔ میانسال استنکاف ورزید بیشتر می‌دانستیم، و اینکه وقتی گفت نه چه را پیش‌بینی می‌کرد.

21 مهر 90

 

يادداشت‌های 87

يادداشت‌های 88

يادداشت‌های 89

يادداشت‌های 90

 

 

صفحۀ‌‌‌ اول    كتاب   مقاله / گفتگو/ گفتار            فهرست مطالب   سرمقاله‌ها

 

 

دعوت از نظر شما

 

 

 

نقل مطالب اين سايت با ذكر ماخذ يا با لينك آزاد است.

 

X