پایجامهٔ آلوده
به رادیواکتیو
در گرماگرم چندین
مناقشهٔ همزمان بر سر
دستکاری نام خلیج فارس و
تعلقداشتن نظامی گنجوی و مولوی به ایران و غیره،
ماه پیش موضوعی کمتر متعالی به هیجان جوانان عنترنتباز ایرانی
دامن زد: شلوار جین.
تازگی نخستوزیر اسرائیل گفته است
در ایران به مردم
اجازه نمیدهند شلوار جین به پا کنند، و ایرانیانی
برآشفتهاند و عکس رو کردهاند که
در ایران
همواره جین میپوشیدهاند.
در بحث شلوار جین که چند هفته به درازا کشید، از
بسیاری نظرها دور ماند که
گوینده در خط بوتیک و بوردا و مـُد نیست و حرف دیگری را
جا میاندازد: جمهوری اسلامی ایران چنانچه به بمب اتمی دست
یابد ابدی خواهد شد؛
پس
باید جلو این کار را گرفت؛
بمب هستهای یعنی جاودانگی.
تلویحاً یعنی برای پرهیز از مهلکهای آخرزمانی که دکمهٔ انفجار هیروشیما در دست پیشنماز باشد، ضربهٔ
پیشگیرانه مجاز و بلکه واجب است
ــــــ آنچنان که از یک مقام سعودی در افشانامهٔ ویکیلیکس نقل شد، سر مار
را باید به سنگ کوبید.
ایرانیهایی البته جان
کلام و پشت آن را به فراست دریافتند. اما افکار عمومی کمتر به این نکته توجه کرد
و تکیه را بر هـُو
کردن مقام اسرائیلی
بر سر پایجامه گذاشت.
(واژهٔ فارسی پایجامه، برای پوشش پائینتنه، در هند به زبان انگلیسی
راه یافت و تبدیل شد به
pajamas
و به شکل پیژاما یا پیژامه
ــــــ در گفتار اهالی فارس: پیرجامه
ــــــ به فارسی برگشت.)
آیا اگر بانویی مرغوب و مشهور اهل ناف خارجه، مثلاً کیت میدلتون یا آنجلینا
جولی، میگفت در ایران نوع لباس مردم در معرض امر و نهی حکومت است و به
حراست دانشگاهها بخشنامه کردهاند دختران جینبهپا را دم در راه ندهند،
باز هم جوانان ایرانزمین یقه چاک میدادند؟
به احتمال بسیار زیاد نه.
قاطبهٔ مردم ایران به کورکچلهای آسیا و خاورمیانه
علاقهای ندارند زیرا خود را ذاتاً برتر، یعنی اروپایی، میدانند.
حالا (به مصداق "زهر از قبل تو نوشداروست/ فحش از دهن تو طیـّبات است")
غربی اگر هم چیزی گفت عیبی ندارد، از خودمان است.
در همین حالوهوا،
اسرائیل را نه
ادامهٔ اروپا در این سوی مدیترانه، بل چیزکی، قطعه زمینی و بند و بساطی خاورمیانهای میدانند. اینکه ناظر مغربزمینی، البته از نوع اصل جنس، دربارهٔ ایران نظر بدهد یک حرف
است و فضولی ِ جهود پسکوچه دربارهٔ ملت بزرگ ایران حرفی کاملاً متفاوت.
و باز در همین زمینه، از وزیر خارجهٔ پیشین بریتانیا نقل
شد که "با
ایران باید با احترام زیاد برخورد کرد." ادب لازمهٔ
آدمیت است و روابط اداری و احترامات دیپلماتیک قرار و قاعدهای دارد مندرج
در کتابچهٔ ادارهٔ تشریفات وزارت خارجهٔ کشورها. اما
ایرانیان غیور نپرسیدند "با احترام زیاد"
یعنی چه و چقدر احترام یعنی کافی و چه
مقدار یعنی زیاد؟
یعنی در برخورد با
سایر ملتها رعایت نزاکت طبق پروتکل بینالمللی کافی است؛
فقط هوای ایرانیها را داشته باشید که "با احترام زیاد" با آنها رفتار شود.
ترجمه به لـُری یعنی
مردم ایران آدمهاییاند
بزرگوار و مغرور اما کمبهره از اطمینان به خود،
و هیچ مقدار تعارف را غلو و اغراق نمیدانند. در زمینهٔ عنعنات تا
میتوانید هندوانه زیر بغلشان بگذارید اما
یادتان نرود گرچه عاشق عظمت
کشور بزرگ خویشند
آنها هم مدام دنبال
ویزا میگردند تا
از مملکتی که میدانند نه گذشتهای دارد و نه آیندهای در بروند.
بحث بر سر جنس پارچهٔ پیرجامه و احترامات
مرسوم یا فائقه نیست؛ بر سر این است که
تا بیایی گلنگدن بزنی مغزت را توی دهنت ریختهاند. مسئله پوشیدن یا
نپوشیدن جین نیست؛ این است که در
فشار فزاینده برای ازجاکندن جمهوری اسلامی
به سر کشور ایران چه خواهد آمد.
نگارنده عنوان
سقوط از متعالى به مبتذل
را برای فصلی از یک کتاب مناسب دید. برای مناقشهٔ خشتکمحورانه
بر سر شلوار جین، عنوان "سقوط از مبتذل به خطرناک" شاید بد نباشد.
۲۹ مهر ۹۲
فهرست مشاهدات
|