توضيح و برائت
از يك انتساب
ماهها پس از انتشار يك گفتگو، نگارنده
همچنان خود را ناچار
میبيند
در برابر پرسشها دربارۀ حرفی كه به او نسبت دادهاند توضيح بدهد.
داستان از اين قرار بود كه از سایتی داخلی
درخواست گفتگو كردند و نگارنده،
مانند هميشه، متن را
ويراست و آمادۀ
نشر تحويل داد. اما در آنچه هفتۀ آخر فروردين 85 منتشر شد یکی از
پرسشهای مصاحبهكننده (با حذف يك سطر فاصله) به انتهای
يك پاسخ مونتاژ شده بود. اعتراضها
بیاثر
ماند و ويراستاران سايت گرچه
تقلب
آشكار گزارشگرشان را پذيرفتند، از
مسئوليت تصحيح آن شانه خالی كردند.
اندکی بعد، روزنامۀ شرق، با
اعتماد به متنی كه قاعدتاً بايد به تأييد مصاحبهشونده رسيده باشد،
بخشی از
آن را در شمارۀ 11 ارديبهشت خود چاپ كرد
اما چند روز بعد،
به درخواست مصاحبهشونده، به
اطلاع خوانندگان رساند كه متن گفتگو مخدوش بوده است.
عين يادداشت ارسالی به سايت ميراث فرهنگی
در تاريخ 31 فروردين 85:
جناب آقای . . .
متن مصاحبه را يك بار ديگر خدمتتان میفرستم. همان طور كه ملاحظه
میفرماييد بند زير:
اين متفاوتبودن سليقهها و اين جدال تاریخی كه شما
ميگوييد «وجود داشته و خواهد داشت» در ايران امر
عجیبی است. ببينيد در
اروپا يا آمريكا ممكن است در مقاطعی كوتاه يا نيمهطولانی اين ناهمزبانی
وجود داشته اما عمدتاً ميان دو طيف مردم و روشنفكران شكافی تا به اين حد جدی
وجود ندارد. در اعم موارد تلاقی ميان سليقههای عالی و متعالی با سلائق عامی
به وجود آمده و روشنفكران در عموم مقاطع موفق به جذب و هدايت مردم شدهاند.
بحثی كه اين اواخر مطرح میكنند اين است كه اين ناهمزبانی و جدایی عموما
محصول «زبان» روشنفكران است، زبان
فنی مغلق پيچيدهای كه باعث اصلی اين
شكاف است. روشنفكران ما هرگز رفتار مردم را حدس نزدهاند و روشنفكری ما در
حدس و هدايت و تحليل رفتارهای جامعه كارنامهای پر از خطا و تناقض و بيراهه
داشته است. دليل اين كارنامهٔ پرخطا، زبان و تفاوت سليقه و احمقانگاری عوام
از طرف روشنفكران است و از طرفي متنزع و هپروتی دانستن روشنفكران توسط مردم
است. اين باعث شده كه در تاريخ ما هرگز حرکتی، محصول اتحاد و اتفاق اين دو
رخ ندهد يا کمتر رخ دهد
سؤال جنابعالی است، نه جواب بنده. عجيب تر اينكه عنوان گفتگو از اين
بند استخراج شده،
یعنی شما به جای من گفتهايد و خودتان نتيجه گرفتهايد.
سپاسگزار خواهم بود كه بيدرنگ اين مصاحبه را از روی سايتتان
برداريد ـــ همين طور دست از سر كچل بنده ــــ و از هر نوع تماس تلفني
مجددی در اين باره اكيداً خودداری بفرماييد.
از همۀ سايتها و خوانندگان احتمالی استدعا
دارم آن متن و جملات نقل شده
در بالا را يكسره ناديده بگيرند و به هيچ
رو به اين نگارنده نسبت ندهند.
محمد قائد
27 مرداد 85
|