سياست روز
و مناقشه بر سر كتاب درسى
فرناز شهيدثالث
در سال تحصيلى 79 ـ 1378، تعدادى از كتابهاى درسى، از جمله كتاب تاريخ
ايران براى دوم دبيرستان، تغيير كرد و يكى از اختلاف نظرها بر سر اين كتاب
بود. برخى مىگفتند ارائة چنين ديدگاههايى بهعنوان درس رسمى قابل قبول
نيست. كسانى مىگفتند واقعيات گذشته به مقتضيات روز ارتباطى ندارد.
برخى نشريات خرده گرفتند كه در اين كتاب، تاريخ تحريف شده است. مهمترين
مواردى كه بر آنها انگشت گذاشتند: 1) حذف زمينههاى مذهبى از فهرست علل
حركتهاى اجتماعى، مثلاً انقلاب مشروطيت؛ 2) تأكيد افراطى بر فرهنگ ايرانى
در مقابل فرهنگ اسلامى؛ 3)تطهير
افراد وابسته به محافل فراماسونى، نظير ملكمخان و تقىزاده؛ 4) حذف بسيارى
از مواضع انقلابى شهيد مدرس؛ 5) حذف نقش علما در جرياناتى مثل تدوين قانون
اساسى و تصوير نسبتاً منفى و مبهم از شيخ فضلاللَّه نورى؛ 6) مطرحكردن
افراطى نام مصدق و تطهير او با رويكرد خاص ليبرالها؛ 7) افراط در ارائه
خدمات مهندس بازرگان بهويژه قبل از انقلاب؛ 8) مطرحكردن نام نهضت آزادى؛
9) طرح نام آيتاللَّه منتظرى بدون ذكر نام ساير علما و عدم اشاره به
سرنوشت ايشان در رويارويى با امام؛ 10) نامناسببودن منابع و مأخذ ذكر شده
در پايان كتاب.
كتاب قبلى تاريخ ايران كه بار ديگر در سال دوم دبيرستان بهعنوان سه واحدِ
اجبارى تدريس مىشود از پرانتقادترين كتابهاى درسى در زمينه علوم انسانى
بوده است. اعتراضهاى دبيران و دانشآموزان مسئولان دفتر برنامهريزى و
تأليف كتاب درسى را بر آن داشت تا اقدام به تأليف كتاب جديدى كنند. در سال
1375 سه نفر را به اين كار گماردند: عمادالدين
باقى، نصراللَّه صالحى و جواد عباسى. كتاب جديد، پس از تكميل و اصلاح، در
اختيار دبيران و دانشآموزان قرار گرفت، اما پس از يك ترم، تدريس آن بنا به
دلايلى متوقف شد. به مقايسهاى اجمالى ميان اين دو كتاب مى پردازيم. |