صفحة يك از سه صفحه
ترفيع شگفتانگيز يك آيتاللَّه
ـــ 1
قالب و رسانه به محتواى پيام شكل مىدهد و بر نوع و شدت آن تأثير مىگذارد.
مثلاً با انتخاب ميان نوشتن شعر نو يا سرودن شعر قدمايى، دامنه و نوع مخاطب
تا حد زيادى مشخص مىشود. در قدم بعدى، برگزيدن قالب
دوبیتیهای فايز
دشتى يا هر يك از اوزان رزمى ِ شاهنامه، بزمى ِ هفت
پيكر يا حكيمانۀ
مثنوی معنوى، لحن سرايش، محتواى اثر و
حتى آهنگ و وزن و ردۀ
واژگان را پيشاپيش معين كرده است.
آيتاللَّه شيخ حسينعلى منتظرى فقيد
زمانى كه رسانهاش تغيير كرد، هم مخاطب، هم وزن، هم قافيه، هم جهت فكرى،
هم محتواى پيام و هم تا حد زيادى پايگاه اجتماعىاش عوض شد. تا در
تهران و قم پيشنماز بود بايد حرفهاى تلويزيون را براى مستمع فرهنگِ شفاهى
تكرار كند. هنگامى كه ارتباط با مخاطبان پا به حيطۀ متن گذاشت و نوشته تنها راهِ رساندن
پيام شد، محتواى پيام هم زمين تا آسمان فرق كرد.
مخاطب فرهنگ شفاهى ــــ در مسجد، كليسا، كنيسه يا هر معبد و مناسك و
پرستشگاهى ـــ پذيراى پيامى است كه از كودكى به آن خو كرده: حقْ خوب و
متبرّك است و داراى ثواب؛ باطلْ بد و ملعون است و مستوجب عِقاب. چنين پيامى
معمولاً رايگان است، مصرف آن فقط در حد آداب مقرر وقت مىگيرد و مخاطب تا
دفعۀ
بعد نيازى ندارد به آن فكر كند، زيرا حقيقتِ مطلقِ ِ ازلى و ابدى طى
هفتۀ
آينده هم سرش جايش خواهد ماند.
در مقابل، مخاطب پيام مكتوب نه تنها وقت صرف موضوع مىكند بلكه چه بسا آن
را خريده باشد و، مانند هر خريدار ديگرى، حق خويش مىداند زير و بالايش
كند، نگه دارد، به ديگران نشان بدهد، نظرشان را بپرسد، نظر خودش عوض شود و
نظر ديگران را نسبت به آن عوض كند.
منتظرى بهعنوان آيتاللَّه
روستايى پيشتر براى گروه اول حرف مىزد اما يك روز منبر و ميكرفنش را
گرفتند و از آن پس ناچار چيزهايى براى گروه دوم روى كاغذ آورد. اين
شروع استحاله و ترفيع او بود. |