چندين سال بعد آيتاللَّه آذرى قمى
فقيد در روزنامۀ
رسالت
(30 مهر70) پرسندهاى
را اين گونه راهنمايى مىكند:
آقاى ر. پ. از شهريار
در پاسخ به سؤال شما، بايد گفت در فرض سؤال، اعلام به صاحب گاو لازم نيست،
گرچه [فرد مرتكب] ضامن قيمت آن مىباشد.
اگر بتواند بايد آن را خريدارى و ذبح بنمايد
و سپس آتش بزند. اگر نتواند و در پيشگاه خداوند
متعال توبه كند توبۀ او مقبول است و لازم نيست خود را به دادگاه اسلامى
معرفى كند.
پيشتر اشاره كرديم همين فتوادهنده، امام راحل را قبول
نداشت. ايشان اگر
در زمان صدور اين نظر فقهی در قيد حيات بود و
آن را میديد شايد يك
بار ديگر میگفت آدم اگر مدتی بقــّالی هم اداره
كرده باشد بايد بداند پرداخت كفــّارهای به اين سنگينی ورای استطاعت لابد
كارگر ِ تهيدست مزرعه است؛ و تازه چند بار؟
درهرحال، تجسم كنيم ستون دود
اشتهاآورى را كه از چربى گاو بريان برمىخيزد؛
قيافۀ سورچرانها در حال بلعيدن كباب مفت، دعا به
جان فقيهى كه چنين فتوايى داده و اظهار اميدوارى به تكرار اين قبيل معاصى؛
پخش گاوسوزان از تلويزيونهاى دنيا و اعتراض انجمنهاى حمايت حيوانات به
تنبيه حيوان زبانبستهاى
كه فرد مسلمان از او سوءاستفاده كرده؛ و تكرار ادعاهاى هميشگى در ايران، كه
جواسيس استيكبار جهانی يواشكى آمدهاند گاو
جزغاله كردهاند تا فيلم بگيرند و به انقلاب
اسلامى ضربه بزنند.
عين همين تجويز در رسالۀ منتظری هم هست اما آنچه نهايتاً به
نظر مفتی شكل میدهد نوع حاميان و طرز فكر پيروان اوست.
|