مؤمنانی
اعتقاد دارند انسان موظف به
اجرای تكلیف است نه توجه به نتیجه، و درك انسان از هستی و جهان بسیار كمتر
از آن است كه قادر به انتخاب باشد. توجه به خواست افراد در امور اجتماعی
در حكم این است كه در مدرسه از بچهها بپرسیم درس را ترجیح میدهند یا
خوردن بستنی و بازی با توپ را.
اما دموكراسی به معنی آزمایش
و خطا برای رسیدن به بهترین نتیجه است بیآنكه پیشاپیش روشن باشد بهترین
نتیجه چیست. در نظام دمكراتیك ممكن است امسال مالیاتها را افزایش دهند و
چند سال دیگر كم كنند. كاهش و افزایش بر پایۀ میانگین خواست افراد و با
توجه به نتیجۀ آزمایشهای قبلی است. اگر جهان در معرض
امتحان الهی است در
حالی كه خداوند بر هر نتیجهای آگاه است، پس انسان جایزالخطا هم كه تصوری
از نتایج بسیاری امور ندارد باید مجاز باشد دست به آزمایش بزند.
چنانچه بحث حقیقت وارد قانون
اساسی شود ممكن است راه رستگاری هموار گردد اما جامعه قادر به برقراری
دموكراسی واقعی نخواهد بود. مقایسۀ دوقلوهای هند و پاكستان این نكته را به
روشنی نشان میدهد. اگر اساس كار بر تكلیف باشد، جایی برای تجربه و نتیجۀ
تجربه وجود ندارد.
از همین رو، دموكراسی به معنی ثابتنگهداشتن برخی جنبهها و تغییر
جنبههایی دیگر است. مثلاً جریان اصلی فرهنگ اجتماع باید مورد توافق عموم
مردم باشد. چنانچه با تغییر كابینه، فرهنگ رسمی از اساس عوض شود، دمكراسی
عملاً امكان تحقق ندارد. در ایران، سی سال است سرگرم پیادهكردن
ارزشهای الهیاند و خردهفرهنگ بازارـحوزه با تمام قوا كوشیده است فرهنگ خود را
در كل جامعه جا بیندازد. بسیار احتمال دارد رأیگیری آزاد به معنی اعلام
پایان این تجربه باشد.
دولتهای تقریباً تمام جوامع
عرب به متجددها، بخصوص زنان درسخوانده، هشدار میدهند برای اتكا به آرای
عمومی فشار نیاورند زیرا آرای مخالفان آنها كم نیست و تغییر نظام مستقر
یعنی زیر و زبر شدن جامعه و يعنی زنان از خانه بيرون نيايند.
نتیجۀ چهارم: دموكراسی اساساً احترام به فرد و به مالكیت است. هرجا بتوان
مال افراد را چپو كرد، گرفتن جان و بریدن زبان حتی آسانتر است. اما تا
خردهفرهنگها سازگار نباشند كار به جايی نمیرسد. |