وقتی از قضا زمين مسطح نيست
چند سال پيش كه عيد
فطر را به دو روز متوالی افزايش دادند، نگارنده احساس كرد در ميان
اين همه حرف بيهودهای كه خودش و ديگران میزنند شايد اين يكی
پيشنهاد استثنائاً بهدردخور
از آب درآمده باشد.
مباهات زودگذری
بود و آن پيشنهاد را هم نگارنده میتواند در ِ (يا درب
ِ) كوزه
بگذارد. بحث اين بود
كه اختلاف زمان طلوع هلال ماه نو در بندرعباس و در جلفا را
میتوان با دو روز، به جای يك روز، تعطيل حل كرد و قال قضيه را
كند.
تقويم قمری همين است
كه هست. نه با استفاده از تلسكوپ قابل ارتقا به حد تقويم
دقيق خورشيدی است و نه با هيچ ترفند ديگری. اگر میبود،
منجمان از عهد بابل و مصر باستان پدر خودشان را در نمیآوردند و
برای رصدكردن اجرام سماوی عمری ته چاه نمینشستند. لازمۀ يكیشدن
افق ديد در جنوب و شمال ايران، و در جاكارتا و قاهره،
اين است كه كرۀ زمين مسطح باشد و هيچ كوهی وجود نداشته باشد تا
طلوع ماه در همه جا همزمان و يكسان رؤيتپذير شود.
وقتی میگويند علوم
اسلامی، شنونده شايد با خودش فكر كند پس چرا يادگارهای عهد
مسطحبودن زمين اصرار دارند
ملتفت بديهيات نشوند؟ حاجآقاهايی از فراز دشكچه
تلسكوپ به دست میگيرند اما از مؤسسۀ
ژئوفيزيك دانشگاه تهران و رياضيدانانش كه درس اين كار خواندهاند و
برای چنين منظوری مواجب دريافت میكنند خبری نيست.
رندان حقپرست كه میدانند جواب اهل فن
روشن است نمیخواهند
بپرسند و بشنوند وگرنه، به گفتۀ سعدی،
”فتنه
بنشست و نزاع برخاست.“
حلاوت قضيه در نزاع بر سر اين است كه وجوهات مريدانم از پولهای
بادآوردۀ حكومت طاهرتر، پس استهلالم از استهلالش بالاتر.
شكاف قديمی ميان عقل و سنت در جامعۀ
ايران از هر زمان ديگری عميقتر میشود و نبرد سياسی از حد كتاب
جغرافيا و اين قبيل حرفها میگذرد. آن از كرويـّت زمين
و اين از وحدت وجوه.
31 شهريور
88
يادداشتهای 87
يادداشتهای
88
يادداشتهای
89
|