هیئت حاکمهٔ ایران دست به دعا برداشته که کاش دلارهایی برسد، و قاطبهٔ
جماعت در سراسر طیف سیاسی به نردههای کاخ سفید دخیل بستهاند مگر چماق
بزرگش چماق داخلی را از کار بیندازد.
سوءتعبیر اگر در همین حد میماند زیاد مهم نبود. اما یک برداشت غلط
رفتهرفته به نتیجهگیریهای بزرگ منجر میشود و به صدور رأی، نظریهپردازی
و یافتن مصادیقی دیگر برای برداشت احتمالاً نادرست.
دههٔ ٦٠ جماعت به تلویزیون وطنی ”پشم شیشه“ میگفتند. آیا دارندهٔ
این کیبورد هم اگر پیشنویس قانون اساسی تألیف کند ممکن است روزی از تصویر
محاسنش (با الهام از ”آن خشت بود که پـُر توان زد“) برای تبلیغ مادّهای به
نام پشم خشت استفاده شود؟
نبردی
که اکنون در برابر چشمهای آستیگمات ما جریان دارد بین برخورداری و داشتن و
نابرخورداری و نداشتن، بین اقلیت کوچک حکومتکننده و اکثریت بزرگ
حکومتشونده، و میان اسلام و ایران است.
مطوّلنامهها و قلمزنان همسو
میکوشند جا بیندازند که اوضاع کنونی تقصیر درسخواندههای روزگار پیش و
نتیجهٔ نافهمی آنهاست. در همان حال،
تبلیغاتشان
ایرانشهربازی را به بیرون از کلاس درس و
به سطح جامعه پمپاژ میکند.
ظریفی اهل
کشور همسایه در صفحهٔ فیسبوک نوشت: ”مشکل انتخابات در افغانستان به زبان
ساده این است: هر یک از دو طرف پیشتاز فکر میکند که رقیبش تقلب خواهد کرد.
و این فکر درستی هم هست.“
اینکه یک کتاب را 16، 17 نفر ترجمه میکنند مسخرهبازی و ناخنکزدن
است. یک کتاب قاعدتاً پس از دو یا سه بار ترجمهکردن باید
ایرادهایش بر طرف شده باشد. چطور بعد از 13 بار ترجمهکردن،
ترجمهٔ سبزدهم از اولی بهتر نیست؟
صفحهٔ اصلی مصاحبه
در ایران کنونی مشکل بتوان گفت چیزی از نوار حائل فرضی باقی مانده باشد.
منطقهٔ حائلی برای اعراض و اعتراض و تکروی وجود ندارد. در ادامهٔ
نبرد فرسایشی، اسلام و ایران شاخ به شاخند. یا با اونایی یا با اینا.
معیار نهایی و غایی و فصلالخطاب البته پول است و نتایج و
متفرعات آن. اما ملغمه گاه در چنان لایههایی پیچیده میشود و چیزهایی
متفاوت چنان با هم ترکیب میشوند که نمیتوان با قاطعیت گفت چیبهچی و
کیبهکی است.
نوبت چمباتمهزنندگان و جاخوشکردگان بر "سر سفرهٔ انقلاب
و نظام" است که
پس از رساندن پولهای مسروقه و خانم و بچهها به جایی امن در
بهشت خارجه،
دستکم تکوتوک ساموراییوار دست به هاراکیری بزنند تا
همگان ببینند بارقهای
از حیا و شرف باقی مانده است
و جای مهر بر پیشانی تنها برای فریب خلق نیست.
دفاع این قبیل اشخاص
از حکومت اسلامی تأثیری ضد
مقصود دارد و
گردانندگان برنامهها میدانند
حوصلهٔ قاطبهٔ بینندگان
را سر میبـَرد.
اما آیا انتخاب
صحیح این است که آنها را حذف
کنند؟
محرومماندن ایران
از موهبت دلار نه موقتی است و نه به آسانی قابل
دُور زدن یا برگشت. رهایی از این طاس لغزنده و تار عنکبوت چسبناک بسیار بیش از آنکه برخی گمان
میکنند طول و تفصیل خواهد داشت و به درازا خواهد کشید. جنگ فرسایشی
کنونی نبردی است از نوع لایهلایه بریدن
کالباس.
انقلاب اسلامی نامی است
از نوع بـِرند برای مجمعالدستجات
قدرتهای خیابانی که
سالهاست بر سر شیوهٔ درست و نادرست زندگی با اکثریت عظیم جامعه بگومگو
دارند. مهمترین ناسازگاری خردهفرهنگهای ایران
سبک زندگی از نظر جایگاه زنان درسخواندهٔ شهری است.
تلقی نسلها از همدیگر همه جا
همواره کموبیش همین بوده که جوانترها به نظر بزرگترها کتاب صحیح و پربار
نمیخوانند و از علم و معرفت بویی نبردهاند. و مسنترها به نظر جوانها به
حرفهایی عتیقه چسبیدهاند که بوی نا میدهد و به اینجا و اکنون ربطی
ندارد.